همه برای سلامت

۲۷ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

مزاج شناسی


در این مطلب مزاج شناسی ، اخلاط اربعه (خلط های چهارگانه) گرداوری شد

مزاج شناسی ، اخلاط اربعه (خلط های چهارگانه)

 

اخلاط اربعه (خلط های چهارگانه)

برای توضیح بیشتر در مورد ماهیت تشکیل اخلاط و خصوصیات و کیفیات آنها لازم است با بعضی از تعاریف آشنا شویم:

الف- نُضج : نضج یعنی گوارش کامل و اینکه هر ماده ای بتواند قوام لازم برای استفاده شدن در بدن را پیدا کند. به بیان دیگر نضج خلط یعنی اعتدال هر خلط در کیفیت و کمیت و قوام شایسته و متناسب آن به طوری که برای تندرستی سودمند باشد. یک خلط با غلظت بیش از حد ،هنگام نضج رقیق تر می شود و یک خلط با رقت بیش از حد، در صورت نضج یافتن غلیظ تر می شود. ب- هرجسم برای تشکیل شدن نیاز به اسباب و عواملی دارد که از آن به اسباب چهارگانه یاد می شود که عبارتند از:

1. سبب مادی: ماده اولیه ای که جسم از آن بوجود می آید. 2. سبب فاعلی: عاملی که روی ماده اثر کرده، جسم را ایجاد می کند. 3. سبب صوری: طرح ساختاری و شکل جسم. 4. سبب نهائی(غائی): کاربرد وهدفی که از جسم انتظار می رود.

 

حال که به تعاریف نضج و اسباب چهارگانه آشنا شدیم به بررسی مختصر اخلاط اربعه یا چهارگانه می پردازیم :

چنان که گفته شد، معادل ارکان یا عناصر اربعه در بدن انسان، اخلاط اربعه هستند و عبارتند از:

 

1- خون یا دم(معادل هوا): مایعی است سرخ و گرم و مرطوب، در کبد ساخته می شود و از راه عروق در بدن جاری است، برترین و مفید ترین اخلاط و رساننده غذا به اعضاء گرم و تر است.

مزاج دم طبیعی ناشی از کودکی، بهار، و حرکات و شادی های معتدل؛ رنگ آن سرخ؛ بوی آن خوش؛ مزه اش شیرین و قوام آن معتدل است.

خون غیرطبیعی خونی است که یا مزاج آن گرم تر یا سردتر شده یا با خلط فاسد مخلوط گشته است.

اسباب چهارگانه خون طبیعی:

1) سبب مادی : خوردنی ها و نوشیدنی های معتدل. 2) سبب فاعلی : حرارت معتدل. 3) سبب صوری : پختگی و نضج کامل و خوب. 4) سبب غائی : - تغذیه و رشد و نمو بدن. - گرم و تر نگهداشتن بدن. - جایگزینی مواد مصرف شده در بدن. - تولید روح حیوانی.

 

2- بلغم(معادل آب): سرد و تر و درواقع، خون نپخته یا خام است که با دیدن حرارت به خون تبدیل می شود. در معده و کبد تولید می شود و همراه با خون در جریان است و جایگاه خاصی برای ذخیره ندارد.

مزاج بلغم طبیعی بدون بو است و مزه ای مایل به شیرینی، قوامی معتدل، رنگی سفید و حالتی شبیه سفیده تخم مرغ دارد و چنان که گفتیم مستعد تبدیل به خون است. وجود بلغم برای تغذیه اندامهای بلغمی مانند مغز ضروری است.

بلغم غیرطبیعی بر چند نوع است:

- مخاطی(اختلاف قوام قابل حس) - خام(اختلاف قوام نامحسوس) - مائی(بسیاررقیق) -جَصّی(بسیار غلیظ) - شور(اختلاط با مرّه صفرا) - ترش(اختلاط با سودای ترش) - گس(اختلاط با سودای خام) - بیمزه(عدم تاثیر حرارت یا اختلاط با بلغم مائی)

اسباب چهارگانه بلغم طبیعی:

1) سبب مادی : قسمت غلیظ و لزج و تر از مواد غذائی. 2) سبب فاعلی : حرارت کمتر از اعتدال. 3) سبب صوری : پختگی و نضج ناقص. 4) سبب غائی : - آمادگی برای تبدیل شدن به خون. - جایگزینی رطوبات بدن. - کمک به رطوبت مفاصل و اعضای متحرک. - مخلوط شدن با خون و تغذیه بعضی اعضاء مثل مغز و نخاع.

 

3- سودا(معادل خاک): سرد و خشک و درواقع، رسوب خون است. رنگ آن سیاه و تیرگی خون ناشی از آن است. در کبد تولید و در طحال ذخیره می شود. درواقع، یک قسمت از سودا همراه خون و باعث قوام آن است و قسمت دیگر به طحال می رود و باعث تقویت دهانه معده و سبب تحریک اشتها می شود.

مزاج سودا طبیعی چنان که گفتیم رسوب خون طبیعی است و طعم ترش و گَس مایل به تلخی است.

سودای غیر طبیعی که از سوختن سایر اخلاط حاصل می شود بر 4 نوع است:

- سوختن صفرا=سودای صفراوی. - سوختن بلغم=سودای بلغمی. - سوختن خون=سودای خونی. - سوختن سودای طبیعی=سودای سوداوی.

اسباب چهارگانه سودای طبیعی

1) سبب مادی : قسمت غلیظ و خشک از غذاها مثل ماهی دودی. 2) سبب فاعلی : حرارت معتدل. 3) سبب صوری : غلظت و رسوب و سیاهی. 4) سبب غائی : - تغذیه بعضی اعضاء مانند استخوان و طحال. - برانگیختن اشتها. - ایجاد انقباض و استحکام در بعضی از اعضاء.

4- صفرا(معادل آتش): گرم و خشک و درواقع کف روی خون است. رنگ آن زرد و مزه آن تلخ است. در کبد تولید می شود و در کیسه صفرا ذخیره می شود. خلطی است تیز و سوزاننده و مسیر را برای دیگر اخلاط باز می کند. به هضم غذا کمک می کند، بلغم را از روده ها می شوید، حرکات روده را زیاد می کند و در نتیجه به دفع کمک می کند و در دم و بازدم کمک کار ریه است.

مزاج صفرا طبیعی، سرخ مایل به زرد، سبک و رقیق، تند و تیز و تلخ است.

صفرای غیرطبیعی بر چند قسم است:

- مِرِّه صفرا(اختلاط با بلغم رقیق) - مُحیّ(اختلاط با بلغم غلیظ) - محترقه(اختلاط با سودای سوخته) - کُرّاثی(ناشی از احتراق محیّ) - زنجاری(ناشی از احتراق کرّاثی)

اسباب چهارگانه صفرای طبیعی:

1) سبب مادی : قسمت لطیف و گرم و تند و چرب از غذا. 2) سبب فاعلی : حرارت معتدل. 3) سبب صوری : پختگی و نضج کامل و مایل به زیاد. 4) سبب غائی : - تلطیف و ترقیق خون برای نفوذ زیاد. - تحریک روده ها برای احساس دفع. - تغذیه بعضی اعضاء مثل ریه و کیسه صفرا.

 

مزاج های انسانی

گفتیم که مزاج، کیفیتی است که از واکنش متقابل دو یا چند عنصر حاصل می شود؛ به عبارت دیگر، از واکنش متقابل اجزای ریز موادّ متضادّ با یکدیگر، کیفیت همگونی حاصل می شود که به آن مزاج می گوییم.

و نیز بیان شد که معادل رکن یا عنصر در طبیعت، خلط در بدن انسان است و چون انسان از ترکیب این اخلاط به وجود می آید، بالطبع انسان ها نیز دارای طبایع یا مزاج های گوناگونی خواهند بود.

درواقع، وجود هر چهار خلط برای سلامتی انسان ضروری است. هرکس بسته به این که در بدنش، در هنگام تعادل، کدام یک از این اخلاط نسبت به بقیه غلبه دارد؛ دارای مزاج دموی، بلغمی، سوداوی و یا صفراوی خواهد بود.

در شخص سوداوی سردی و خشکی، در شخص بلغمی سردی و تری، در فرد دموی گرمی و تری و نهایتاً در شخص صفراوی گرمی و خشکی غلبه دارد. این کیفیات یعنی سردی و گرمی و تری و خشکی موجب بروز علایمی در فرد می گردند که در مقالات آینده مورد بحث قرار می گیرند.

تذکّر ضروری مجدّد: مزاج یا طبع را نباید با خلط یا رکن اشتباه کنید، مزاج، جسم نیست؛ بلکه کیفیت( گرمی، سردی، خشکی و تری) است.

4 رکن خاک آب هوا آتش
کیفیت های اولیه سرد و خشک سرد و تر گرم و تر گرم و خشک
مزاج های اصلی سوداوی بلغمی دموی صفراوی
اخلاط سودا بلغم دم صفرا

توضیحات مفصّل در مورد خصوصیات مزاج های چهارگانه انسانی را به مقالات آینده واگذار می کنیم.

 

سوء مزاج

کمبود و یا فزونی هر یک از این اخلاط نسبت به حالت تعادلی بدن، باعث سوء مزاج یا غلبه اخلاط می گردد که در این حالت برای رفع مشکل باید تدابیر مربوطه رعایت و درمان صورت پذیرد. در این خصوص سعدی علیه الرّحمه می فرماید:

چهار طبع مخالف سرکش ****** چند روزی بوند با هم خوش

چون یکی زین چهار شد غالب ****** جان شیرین برآید از قالب

 

انواع مزاج

از نکات بالا می توان نتیجه گرفت که چون نسبت آمیختن اخلاط با هم، بسیار متفاوت است پس مزاج هیچ دو شخصی نمی تواند عینا مثل هم باشد. (مانند اثر انگشت) درواقع هرشخص مزاج منحصر به فرد خود را دارد و حتّی دوقلوهای همسان هم از این قاعده مستثناء نیستند.

امّا برای پیشبرد بحث علمی، چاره ای از تقسیم بندی مزاج های انسانی نیست که در ادامه ذکر می شود.

اگر بدن انسان از مقادیر متناسب خاک، آب، هوا و آتش ترکیب شده باشد مزاج معتدل به وجود می آید و اگر یکی بر دیگری برتری داشته باشد مزاج های چهارگانه اصلی یعنی مزاج سوداوی، بلغمی، دموی و صفراوی ایجاد می شود.

 

تقسیم بندی دقیق تر

مزاج از ترکیب ارکان با یکدیگر پدید می آید لذا بسته به میزان ترکیب هر رکن، مزاج متفاوتی حاصل می گردد ولی اگر بخواهیم مزاج ها را دسته بندی نماییم چون تعداد چهار رکن در هم ترکیب می شوند، مزاجهای اصلی را می توان در نه طبقه به شرح ذیل دسته بندی کرد:

1- در برخی افراد، رکن آتش بیشتر از سایر ارکان است؛ این افراد مزاج گرم و خشک دارند و آن ها را صفراوی می گویند.

2- در تعدادی، رکن هوا بیش از سایر ارکان است؛ این افراد مزاج گرم و تر دارند و به آن ها دموی می گویند.

3- در عدّه ای، رکن آب فزونی دارد؛ این افراد مزاج سرد و تر دارند و لذا به آن ها بلغمی می گویند.

4- در بعضی، رکن خاک غلبه دارد؛ این افراد مزاج سرد و خشک دارند و سوداوی نامیده می شوند.

5- افرادی که دارای تعادل در ارکان هستند؛ مزاج معتدل دارند.

6- در بعضی، ارکان آتش و هوا بیشتر از سایر ارکان هستند؛ این افراد مزاج گرم دارند و از لحاظ تری و خشکی معتدلند.

7- در عدّه ای، ارکان هوا و آب بر سایر ارکان تفوّق دارند؛ این افراد مزاج تر دارند و از لحاظ گرمی و سردی معتدل هستند.

8- در تعدادی، ارکان آب و خاک غلبه پیدا کرده اند؛ این افراد مزاج سرد دارند و از لحاظ تری و خشکی معتدلند.

9- در برخی هم ارکان خاک و آتش فزونی گرفته اند؛ این افراد مزاج خشک دارند و از لحاظ گرمی و سردی معتدل هستند.

 

تقسیم بندی مزاج از منظری دیگر

اگر بخواهیم مزاج یک شخص واحد را از دریچه های متفاوت نگاه کنیم، تقسیم بندی های جدیدی حاصل خواهد شد:

مزاج جبلّی: یعنی مزاجی که فرد با آن به دنیا می آید؛ درواقع هر فرد از بدو تولدش دارای حرارت و رطوبت غریزی می باشد که به آن مزاج اصلی یا جبلی یا سرشتی یا مادرزادی می گویند.

(حرارت غریزی: نیروی اوّلیه حیات است که از ابتدای زندگی، در انسان وجود دارد و به تدریج تحلیل می پذیرد تا آن که در هـنـگام مرگ، زوال می یابد. از باب تشبیه، حرارت غریزی، همان روغن چراغ وجود انسان است.)

مزاج صحّی: یعنی مزاجی که فرد با آن مزاج احساس سلامتی می کند.

مزاج مرضی یا سوء مزاج: یعنی مزاجی که فرد با آن مزاج، احساس بیماری می کند.

مزاج اندام یا عضو: گذشته از این که فرد، چه مزاجی دارد، هر عضوی از بدن، مزاج مخصوص به خود را دارد مثلاً: مغز و چربی، سرد و تر؛ کبد، گرم و تر؛ استخوان و مو، سرد وخشک؛ و قلب، گرم و خشک می باشند.

به عبارت دیگر فرد چه سوداوی باشد، چه بلغمی، چه دموی و چه صفراوی؛ در هرحال، مزاج استخوان او سوداوی و قلبش صفراوی است. تفاوت در این است که مثلا میزان سودا در استخوان یک فرد سوداوی بیشتر و متراکم تر از یک فرد دموی است و میزان صفرای قلبش کمتر از اوست.

اندام های دارای مزاج گرم( به ترتیب): 1- روان و خاستگاه آن که دل است. 2- خون 3- جگر 4- گوشت و ماهیچه 5- طحال 6- کلیه 7- رگهای ضربان دار(سرخرگ) 8- رگهای بدون ضربان(سیاهرگ) 99- پوست

اندام های دارای مزاج سرد( به ترتیب): 1- بلغم 2- پی 3- چربی 4- مو 5- استخوان 6- غضروف 7- زرد پی(رباط) 8- وتر 9- غشاء(شامّه) 10- عصب 11- نخاع 12- مغز 133- پوست

اندام های دارای مزاج مرطوب( به ترتیب): 1- بلغم 2- خون 3- چربی 4- پی 5- مغز 6- نخاع 7- گوشت، پستان و بیضه ها 8- شش 9- جگر 10- طحال 11- کلیه 12- ماهیچه 133- پوست

اندام های دارای مزاج خشک( به ترتیب): 1- مو 2- استخوان 3- غضروف 4- زردپی 5- وتر 6- غشاء 7- سرخرگ ها 8- سیاهرگ ها 9- عصب حرکتی 10- قلب 11- عصب حسّی 122- پوست

برای آگاهی از مزاج فرد باید دقت داشت که او در کدام یک از حالات فوق است.

مزاج سنّی: انسان در سنین مختلف مزاج های مختلفی دارد:

1- دوران رشد ونمو: از تولد تا 30 سالگی، سن رشد است و مزاج این دوره، گرم و تر می باشد. در این مدت، رشد بدن به حد کمال می‌رسد و حرارت و رطوبت، بر بدن غلبه دارد.

تذکّر بسیار مهم: در حقیقت، مزاج این دوره، گرم و تر است و این به این معنی نیست که مثلاً فردی که بیست سال دارد مزاج شخصی یا جبلی یا ذاتی‌اش گرم و تر است بلکه به این معنی است که این مقطع سنی نسبت به مقاطع سنی قبل و بعدش گرمی و تری زیادتری دارد؛ هرچند ممکن است مزاج جبلی‌ این شخص سرد باشد. مثلا یک فرد سوداوی در بین دوره های عمرش، در این دوره بیشترین حرارت و گرما را نسبت به سایر دوره های زندگی خودش دارد نه نسبت به دیگران و طبیعتا در تمام طول عمر و ازجمله همین سن، مزاج پایه او سرد و خشک است.

مثلا اگر فرض کنیم سوداوی ها را کسانی درنظر بگیریم که حرارت و رطوبتشان، در یک مقیاس صد واحدی، از 10 تا بیست واحد در نوسان است، در این دوره حرارت و رطوبت آنها نزدیک بیست است اما طبیعتا نسبت به یک فرد دموی که حرارت او در طول زندگی مثلا بین 60 تا 70 متغیر است، سردتر و خشک ترند. یعنی سوداوی در اوج گرمای زندگی هم سرد است و دموی در اوج سرمای زندگی، گرم. این موضوع در مورد تمام دوره های دیگر هم مصداق دارد.

تذکّر مهمّ: در طول هر دوره نیز نوسانات میزان گرما و رطوبت قابل مشاهده است. مثلا در همین دوره رشد و نمو می بینیم که کودک، گرم و مرطوب است امّا نوجوان و جوان، با همان میزان حرارت، رطوبت کمتری دارند. در این دوران خونسازی در بدن بیشتر انجام می‌شود.

2- دوران جوانی یا شباب یا وقوف: بین 30 تا 40 سالگی و مزاج آن گرم وخشک است. آن را دوران وقوف می گویند چراکه نسبت به دوره قبل، حالت توقف و رکود نسبی ایجاد و رشد و نمو کمتر می شود.

3- مرحله میانسالی یا کهولت یا جاافتادگی: از 40 تا 60 سالگی و مزاج آن سرد و خشک است. این افراد مستعد بیماری های سوداوی مانند بواسیر، واریس و اختلالات فکری هستند و به خصوص در فصل پائیز علائم آنها تشدید می شود. در این دوره، رشد و نمو کاملاً متوقف شده؛ بدن آرام آرام رو به نقصان می گذارد و قوای بدنی به تدریج افول پیدا می کنند.

تذکّر: برخی اطباء قدیم اعتقاد دارند که این دوره، دوره سردی و تری است و نه دوره سردی و خشکی.

4- مرحله پیری یا انحطاط: بعد از 60 سالگی؛ مزاج آن سرد و تر و افراد، مستعد درد و ورم مفصلی بوده در زمستان ها بیماری های آنها تشدید می شود. این دوره، دوره ضعف آشکار و شدید است.

 

نــــــــــکــــــــــات

1- اعداد گفته شده برای تعیین سنین و دوره های مختلف زندگی، «حدودی» هستند و در افراد مختلف تغییر می کنند. مثلاً این که بگوییم دوره شباب دقیقاً در 30 سالگی شروع می‌شود ممکن نیست چراکه مثلا امکان دارد که یک نفر در 28 سالگی افت ناشی از اتمام دوران رشد و نمو را احساس کند و دیگری تا 35 سالگی‌ هم این افت را احساس نکند.

این سنین حتی در مناطق مختلف و تغذیه ها و روش های متفاوت زندگی هم قابل تغییر هستند. جالب این که در روزگار فعلی که اکثر روش های زندگی ما سردی بخش شده اند، این سنین رو به کاهش هستند و بسیاری از افراد در دوره میانسالی عملا پیر و فرتوت محسوب می شوند.

2- آن چه که بیشتر اهمیت دارد و مبنای اصلی اختلافات این دوره هاست، میزان گرمی و سردی است و میزان رطوب و خشکی درجه کمتری از اهمیت را دارد.

3- این مطالب تنها نظریه های ذهنی نیستند و استفاده عینی دارند. بر مبنای این تحلیل ها، می توان ضرورت ها و تدابیر بهداشتی خاص هر دوره را شناخت و با عمل به آنها مشکلات آن دوران را به حداقل رساند و از قابلیت هایش حداکثر استفاده را برد، چیزی که طب جدید با تمام تلاش خود تنها به گوشه هایی از آن دست یافته است.

مثلاً شخصی که مزاج سرشتی اش گرم است، در دوره هایی از زندگی که مزاج سنّی هم گرم است، حالات نامطلوبی را تجربه خواهد کرد. به همین دلیل معمولاً گرم مزاجها در کودکی، نوجوانی و جوانی، سختی های زیادتری، هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی محتمل می شوند یعنی افراد صفراوی یا دموی مزاج را می‌بینیم که تا 20 الی 30 سالگی، تندخو، بداخلاق و پرخاشگر هستند و به دلیل تجمّع گرمی مزاج ذاتی و سنّی، مشکلات متعدّدی ازجمله جوش و کهیر و خارش دارند. رشد فکری و اخلاقی این افراد، بیشتر بعد از سپری شدن سنین گرمی آنهاست، به عبارت دیگر بعد از 30 تا 40 سالگی به رشد و شکوفایی فکری می رسند درحالی که تا آن سن، حالت خمودی دارند.

سرد مزاجها برعکسند، یعنی در دوران ابتدای عمرشان، چون مزاج سن آنها گرم و مزاج مادرزادیشان سرد است، شکوفایی بهتری دارند امّا با رسیدن به 40 سالگی، افت محسوس جسمی و فکری پیدا می‌کنند.

این مشکلات اگر درست تدبیر شوند به حداقل می رسند و با حفظ تفاوت های فردی، می توان شرایط مطلوبی را پیش آورد که فرد از تمام دوران زندگی ش استفاده بهینه کند. مثلا یک فرد دموی اگر تدابیر ساده تغذیه ای را رعایت کند و با حجامت در فواصل متناسب، گرما و رطوبتش را تعدیل کند، خواهد توانست از استعدادهای خویش به نحواحسن استفاده کند.

یک نکته: یادتان هست دوران نوجوانی را که معمولا پدران ما تحمل زیاد خوابیدن و حواس پرتی و پرخاشگری و ماجراجویی ما را نداشتند و ما هم حوصله زندگی یکنواخت ایشان را؟ چه قدر خوب می شد هم ما و هم والدینمان کمی مزاج شناسی بلد بودیم تا هم، یکدیگر را بهتر درک می کردیم وهم می توانستیم خودمان را به سمت تعادل پیش ببریم.

 

منبع :شیعه طب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جابر جعفری

درمان مزاج صفرا


در این مطلب مزاج صفرا : تشخیص ، علائم و درمان مزاج صفرا و مزاج صفرا گرداوری شد

مزاج صفرا : تشخیص ، علائم و درمان مزاج صفرا

 

تعریف خلط صفرا

در بین اخلاط اربعه ، معادل آتش است در بین عناصر. طبع آن گرم و خشک و درواقع کف روی خون است. رنگ آن زرد و مزه آن تلخ است. در کبد تولید و در کیسه صفرا انبار می شود.

کار اصلی صفرا ایجاد حرکت و حرارت در بدن است. خلطی است تیز و سوزاننده که به خون لطافت می دهد و مسیر را برای دیگر اخلاط، باز می کند؛ درواقع صفرا به جریان خون در عروق تنگ و باریک کمک می کند.

نکته: علّت این که افراد صفراوی، علیرغم عصبانی مزاج بودن کمتر سکته می کنند از این مطلب معلوم می شود.

صفرا به هضم غذا کمک می کند؛ بلغم لزج را از روده ها بیرون می راند؛ حرکات روده را زیاد می کند و با تحریک ماهیچه های مقعد، احساس دفع را باعث می شود.

صفرا در سراسر بدن به دفع مواد زائد کمک می کند.

 

انواع صفرا

1- صفرای زرده ای یا آبکی: صفرای مخلوط با بلغم است.

2- صفرای تخم مرغی: صفرای مخلوط با بلغم غلیظ است.

3- صفرای سرخ: صفرای مخلوط با سودای خون است که خونی ایجاد می کند که رنگش نه صاف است و نه روشن.

4- صفرای سوخته: رنگی شبیه خون دارد.

5- صفرای کبرائی یا گندنائی: ناشی از سوختن صفرای زرده ای است.

6- صفرای زنگاری: ناشی از سوختن صفرای کبرائی است. رنگی سبز دارد و گرمترین و کشنده ترین حالت صفراست.

 

ویژگیهای ذیل مربوط به مزاج سرشتی افراد صفراوی می باشد

این افراد دارای مزاج گرم و خشک می باشند.

جثّه و هیکل: این افراد، قدبلند، لاغر اندام، باریک و خشک هستند اما مفاصل واستخوان بندی درشت و برجسته ای دارند. بسیار دیر چاق می شوند امّا اگر رطوبت(بلغم) بر آنها غلبه کند چاقی تنه ای(شکم و باسن، گلابی شکل) پیدا می کنند.

ساق پای باریکی دارند امّا اگر خلاف این بود می تواند نشان تجمّع بلغم باشد.

پوست: پوست گرم وخشکی دارند که این حالت در اندام فوقانی و سر و صورت بارزتر است و لذا استفاده صفراوی ها از کرم های نرم و مرطوب کننده زیاد است.

رنگ پوست آنها کمی به زردی یا سبز زیتونی می زند. چربی زیر پوستی بسیار کمی دارند. عروق برجسته ای دارند که البته به هنگام سرما سریعا پنهان می شوند. خطوط چهره ایشان نمودار است.

منافذ پوستی آنها درشت و باز است؛ این مساله در کنار حرارت زیاد بدن باعث می شود که مستعد انواع مشکلات ناشی از خشکی پوست باشند.(از جمله اکتیوز وولگاریس که پوست شبیه پوست مارمولک می شود.)

آکنه در صفراوی ها بیشتر در پیشانی، صورت و گونه بروز می کند و این بر خلاف دموی هاست که آکنه هایشان در کتف و سینه دیده می شود. آکنه صفراوی ها، از سرسفید تا زرد است، نوک تیزی دارد و برجسته است و در هوای گرم و خشک تشدید می شود.(آکنه در دموی ها سرگرد و قرمز، در بلغمی ها، سرسفید و ریز است و در سوداوی ها بیشتر به صورت لک بروز می کند. آکنه های کیستیک، معمولا ناشی از غلبه هم زمان صفرا و دم هستند.) درصورت افزایش زیادتر صفرا، رسوب صفرا پیش می آید و درنتیجه شاهد بروز آکنه در اندام تحتانی هم خواهیم بود. اگر صفرا بیش از این باشد، تاول هایی در کف دست و پا ایجاد می کند(بیماری پمفیگوس وولگاریس). صفرای زیاد می تواند چربی کف پا را تحلیل برده پوست کف پا را بِکَند.

صفرا می تواند باعث اگزمای حاد شود درحالی که اگزماهای ناشی از سودا حالت مزمن دارند.

ناخن های بسیار خشکی دارند درحدّی که می تواند باعث شکنندگی آنها شود.

موی سر: موهایی پر پشت، تیره، زبر و گاهی مجعد دارند؛ اگرچه سرعت رشد مویشان زیاد نیست.

به علت حرارت و خشکی زیاد، مستعد طاسی سرند. این طاسی از جلوی سر شروع می شود و به سمت گیجگاه پیش می رود. طبیعتا حالاتی که صفرا را زیاد می کنند این ریزش مو را تشدید می کنند بنابراین، ریزش موی صفراوی ها در سن غلبه صفرا(بلوغ تا 35 سالگی)، بیماری های تبدار، استرس های هیجانی و تابستان ها افزایش می یابد. حجامت عام و سر از بهترین راه های پیشگیری از ریزش موی افراد صفراویست.

موی بدن: موی بدن آنها معمولا زیاد نیست و مثل دموی ها در سینه، کتف ها، پایین کمر و پاها دیده می شود امّا پراکندگی موی بدن ایشان از افراد دموی کمتر است.

چشم: چشم های باریک و کشیده ای دارند.(به سمت بادامی) سفیدی چشم آنها کمی به زردی می زند و دور چشمشان به دلیل از دست دادن رطوبت گود می افتد. حدّت دید آنها زیاد است چرا که صفرا باعث باز ماندن عروق ریز تغذیه کننده چشم ها می شود.

بینی: بینی آنان درشت و کشیده(عقابی) است. ترشّحات بینی بسیار کم است.

سایر اجزای سر و صورت: قدرت شنوایی بالایی دارند امّا زیاد دچار وزوز یا سوت کشیدن گوش می شوند.

تعریق: کم است و بیشتر در کشاله ران، زیربغل، زیرگردن و گاهی در پشت گوش بروز می کند.

کنش کرداری: بسیار پر انرژی و پر تحرک هستند. در کارها چالاک، سریع و عجول هستند. پیوسته، سریع و بلند صحبت می کنند و پرحرفی می کنند.

کنش پنداری و رفتاری: باهوش، زیرک، تیزبین، حسّاس، حسود، آینده نگر، گاهی خیالباف، حاضرجواب، بازیگوش، متهوّر، کلّه شق و یکدنده هستند. از حافظه و قدرت یادگیری بالایی برخوردارند و مطالب را سریع درک می کنند.

تحریک پذیر هستند و زود عصبانی و مضطرب می شوند امّا زود هم عصبانیتشان فروکش می کند. دارای استعداد خشونت، پرخاشگری و بدخلقی هستند و گاهی باعث رنجش دیگران می شوند.

تند و تیز و بی قرار، عجول و نامنظمند. این بی قراری در محیط گرم تشدید می شود. این بی قراری به حدّی است که اخلاق گنجشکی پیدا می کنند و دائم از این شاخه به آن شاخه می روند و مکرّرا کارها را نیمه کاره رها می کنند یا از کار شانه خالی می کنند.

برون گرا و دارای روابط اجتماعی قوی هستند. سر آنها کلاه نمی رود.

مانند آتش که زود شعله می کشد و زود فرومی نشیند، نوسان خلقی و رفتاری زیادی دارند. گاهی علاقمند به ادبیات گاهی، علاقمند به ریاضی؛ گاهی عاشق، گاهی فارغ؛ گاهی بااراده، گاهی سست؛ گاهی پرانرژی، گاهی کم انرژی؛ گاهی پر جرات، گاهی آرام؛ گاهی سخاوتمند و گاهی بخیل هستند. به همین دلیل، دارای استعداد معنوی مقطعی هستند.

شجاع، محکم و استوار هستند و برای شغل هایی مانند سربازی و جنگاوری مناسبند.

خواب: خوابشان کم، سبک و همراه با آشفتگى است. رنگ های زرد، آتش و جنگ و ستیز در خواب هایشان زیاد دیده می شود.

گوارش و تغذیه: خشکی دهان و عطش فراوان دارند. زبان آنان خشک و زبر و گاهی تلخ می شود. اشتهایشان کم است. استعداد این را دارند که با خوردن خوراکی های خیلی گرم دچار خارش و کهیر شوند. تمایل به خوردن ترشی ها (سرکه، تمبرهندی، لواشک و ...) و سردی هایی مثل خیار، کاهو و هندوانه دارند امّا تمایل به خوردن شیرینی در آنها کم است. قدرت هاضمه آن ها خوب است و معمولاً یبوست ندارند. بوی بد دهان و مدفوع و قاروقور شکم ندارند.

استعداد به بیماری ها: خارش پوست، کهیر، وزوز و سوت کشیدن گوش در آنها شایع است. سردرد به خصوص در هوای گرم و هنگام عصبانیت بعضی از آنها را آزار می دهد. سردردهایشان بیشتر در جلوی سر بروز می کند و با بوهای خوش و گرمی هوا و خوردن گرمی ها بدتر می شود امّا با مالیدن کمی سرکه به پیشانی، تخفیف پیدا می کند.

گاهی دچار گزگز اندامها می شوند.

اضطراب و تنش فکری؛ میگرن؛ طپش قلب؛ تلخی دهان؛ اسهال خونی؛ هپاتیت، زردی و سنگ های صفراوی؛ لکه بینی و افزایش خونریزی هنگام قاعدگی؛ انزال زودرس؛ سرفه خشک؛ بی خوابی؛ سوزش ادرار بدون علت و لاغری شدید از دیگر مشکلاتی است که اگر صفراوی ها تدابیر مربوط به مزاج خود را رعایت نکنند در معرض آنها خواهند بود.

در اثر گرمای زیاد، نطفه(چه در زن وچه در مرد) می سوزد ولذا ناباروری در صفراوی ها زیاد است.

به راحتی دچار چربی خون نمی شوند مگر به هنگام غلبه سری یا رطوبت. دیابت هم کمتر به سراغ صفراوی ها می آید.

مستعدّ جنون و بیماری دوشخصیتی هستند. «اخوینی»، ایشان را دیوانگان خندان می نامد.

نکته جالب این است که صفراوی ها علیرغم عصبانی مزاج بودنشان کمتر دچار سکته های قلبی و مغزی و انسداد عروق می شوند چراکه همان طور که گذشت، صفرا خلطی است تیز و سوزاننده و مسیر عروق را باز می کند.

میل و توان جنسی: میل بالای جنسی و توان جنسی متغیری دارند.

تاثیر فصول: خیلی گرمایی هستند و در تابستان اذیت می شوند. پائیز و زمستان را دوست دارند.

سایر موارد: نبض پر و قوی دارند. اولین ادرار صبحگاهی آنها پررنگ و گاهی سوزان است. افراد صفراوی مزاج در سن جوانی و در تابستان ها، دچار بیشترین مشکلات در سلامتی خود می شوند. از هوای خنک لذت می برند. از حمّام فراری هستند امّا دوش خنک زیاد می گیرند.

 

علائم غلبه صفرا

اگر تعادل میان اخلاط و مقدار یا کیفیت هر یک از آنها به هم بخورد، موجب بیماری می شود یا به عبارتی موجب غلبه یک خلط بر اخلاط دیگر می شود که باید مورد درمان قرار گیرد. علایم غلبه خلط صفرا عبارتند از:

زردی رنگ چشم و پوست(یرقان)؛ خشکی دهان و بینی؛ عطش زیاد؛ داغ شدن بدن؛ جوش و آکنه در سر وصورت؛ خشکی پوست و اگزما؛ تلخی دهان؛سوزش معده؛ احساس تهوع و استفراغ صفراوی(زردآب بالا آوردن)؛ کاهش اشتها به غذا؛ احساس گزگز و سوزن سوزن شدن بدن؛ نبض سریع؛ خشکی مفاصل؛ خواب دیدن گرما، آتش و خورشید.

 

توصیه ها و تدابیر

- افراد صفراوی غالباً در اثر حجامت تعدیل مزاج یافته، رنگ و رویی به مراتب روشن‌تر از قبل خواهند داشت؛ اشتهای آنان با حجامت افزایش می‌یابد و در صورت تکرار حجامت فربه و چاق خواهند شد. امّا باید توجّه داشت که صفرا، خلطی است که در صورت عدم رعایت تدابیر مربوطه، سریع و به کرّات افزایش پیدا می کند و به جهت کم بودن حجم خون درگردش این افراد، تکرار زیاد حجامت هم برایشان مضرّ خواهد بود. لذا در فواصل بین حجامت ها باید تدابیر غذایی مناسب را رعایت کنند. دو تا سه بار حجامت در بهار برای ایشان مناسب است. افراد صفراوی اگر در فصل تابستان نیاز به حجامت پیدا کنند ضروری است قبل از حجامت، از منضج های مناسب استفاده کنند.

- از هوای تازه و خنک استفاده نمایید؛ به خصوص در فصل تابستان از هوای پاکیزه و خنک کوهستان بیشتر بهره ببرید. سعی کنید در ساعات گرم روز کمتر در معرض آفتاب و هوای گرم قرار بگیرید.

- در فصل تابستان از آب خنک(و نه سرد) برای شستشوی بدن استفاده نمایید چراکه آب سرد با بستن منافذ پوستی، عملا حرارت درونی بدن را افزایش می دهد. در فصول دیگر آب ولرم رو به گرمی مناسب است.

- خوب است که گاهی(به ویژه در فصل گرما)، در وان آبی که در آن بنفشه یا نیلوفر جوشانیده باشند بنشینید.

- سر را با لعاب خطمی بشویید. یک راه ساده برای این کار آنست که نیم سیر گل خطمی را با دو لیوان آب، نیم ساعت روی شعله کم جوشانده صاف کرده عصاره باقیمانده را با یک شامپوی متوسط(فرقی نمی کند از چه شامپویی استفاده می کنید) مخلوط کنید. قبل از شامپو کردن شامپو را کاملا تکان دهید.

- هفته ای یکی دو بار(به ویژه روزهای جمعه) از سدر استفاده کنید. در انتهای استحمام، مقداری سدر را با آب داغ مخلوط کرده روی پوست سر خود ماساژ داده بعد از 10 دقیقه بشویید.

- بعد از استحمام، بدن خود را با گلاب یا عطرهای خنک خوشبو سازید.

- لازم نیست که بابت مصرف آب و مایعات نگران باشید. همین قدر که به هنگام تشنگی آب بنوشید کفایت می کند. اگر عطش بیش ازحدی دارید می توانید به جای آب از عرق کاسنی یا بید استفاده کنید یا روزی نصف استکان سرکه انگور خانگی را با آب مخلوط و میل کنید.

- 7-6 ساعت خواب شبانه توصیه می شود. روزهای تابستان یک ساعت چرت پس از ناهار رطوبت کافی را به بدن شما می رساند. از بی خوابی و کم خوابی (کمتر از 5 ساعت) و دیر وقت به رختخواب رفتن خودداری کنید.

- عصبانیت، هیجانات روانی و زیاد حرف زدن افراد صفراوی را تحت فشار قرار می دهد. در بین ساعات کاری و جلسات اداری کمی فاصله بیاندازید.

- در شرایطی که تحت فشار عصبی قرار می گیرید، دستور تنفس طبّی و تمرینات ذهنی آرامبخش را به کار ببرید. در این شرایط وضو بگیرید یا دست و پای خود را با آب خنک بشویید. تنفس عمیق به خصوص در هوای خنک نیز مفید است. بهتر است کمی دراز بکشید.

 

* دستور تنفس طبی: در حالت نیمه دراز کشیده، نفس کاملا عمیق بکشید و سینه های خود را از هوای تمیز پر نمایید. به مدت 55 ثانیه نفس خود را حبس نموده و سپس آرام آرام طی حدود ده ثانیه نفس را بیرون دهید. حدود یک ثانیه مکث نموده؛ سپس ده بار دستور فوق را تکرار نمایید. آرامش و احساس نشاط بر شما چیره خواهد شد. در شرایط تنش، می توانید روزانه چندین بار از این دستور بهره بگیرید حتی در حالات معمولی نیز به آرامش شما کمک خواهد نمود.

- فعالیت جسمی و ورزش را در هوای خنک صبح زود یا شامگاه انجام دهید. فعالیت زیاد و ورزش شدید، گرمی و خشکی را افزایش می دهند و برای شما مفید نیست. فعالیت ورزشی خفیف مانند پیاده روی توصیه می شود.

- هر 12 ساعت بینی خود را با کمی روغن بادام شیرین یا روغن بنفشه مرطوب کنید.

- از هوا، محیط و فعالیتها و حالت روانی که موجب افزایش گرمی و خشکی می گردند پرهیز نمایید. از جمله این حالت می توان به قرار گرفتن در معرض تابش خورشید یا در نقاط گرم مانند حمام گرم و سونا و وقوع ناملایمات و پیش آمدهای نامناسب مانند ترس و اضطراب اشاره کرد.

- خوردن گاهگاهی دم کرده گل بنفشه، گل خطمی، گل پنیرک، نیلوفر، پوست بید، زرشک، لیمو امانی، میوه نسترن، ترشک، چای ترش و ... برای کاهش صفرای بدن مفید است.

- مصرف چای و قهوه به ویژه در مقدار زیاد و غلیظ، بسیار مضر است.

- افراد صفراوی بهتر است سهم غذاهای پخته و حیوانی(به ویژه گوشت قرمز و چربی ها) را در رژیم غذایی خود کاهش داده مصرف غذاهای خام و نیمه پخته و گیاهی را افزایش دهند.

- رژیم غذایی مناسب و سازگار برای صفراوی‌ها غذاهای سرد و تر است و مناسب است که سهم غذاهای گرم و خشک در جیره غذایی آنها به شدّت کاهش یابد(جدول ذیل):

تغذیه افراد صفراوی خوراکی های سازگار خوراکی های ناسازگار
گوشت ها ماهی،   مرغ(محلّی)، تمام پرندگان کوچک، تخم مرغ، میگو، شتر، چربی های حیوانی
سبزی ها و صیفی جات خیار، کاهو، کدو، گشنیز، خرفه، اسفناج فلفل سبز، فلفل قرمز، سیر، پیاز، جعفری، تره، شاهی، شوید، کرفس، بادرنجبویه، ترخون، شنبلیله، مرزه،
آجیل و میوه ها آلو، زردآلو، هندوانه، انار، شفتالو، هلو، شاتوت، گلابی، زرشک، لیموترش، نارنج، نارنگی، پرتقال انگور، خربزه، گردو، فندق، پسته، خرما، نارگیل،
غلّات، حبوبات، دانه ها جو، ماش، عدس، نخود، سیاه دانه، شنبلیله
لبنیات و روغن ها ماست، کشک، قره قروط روغن آفتابگردان، کره، روغن حیوانی، روغن کنجد
چاشنی ها و ادویه آب‌غوره، آب ‌لیمو، سرکه، گردغوره، لیموامانی، سماق، خردل، دارچین، زنجبیل، میخک، جوز، گرد فلفل قرمز، فلفل سیاه، رازیانه، دانه کرفس، زعفران، نمک، گلپر
نوشیدنی ها و طعم دهنده ها دوغ، ماء الشعیر، آب انار ترش، شربت ریواس، شربت زرشک ، شربت آلبالو، شربت عناب، سکنجبین، ربّ انار ترش عسل، شربت زعفران، سس خردل،
غذاها انواع سالادهای خام و نیمه پخته(به ویژه همراه با سرکه)، سوپ ماش، سوپ اسفناج، سوپ جو، بورانی اسفناج، آبدوغ خیار، آش دوغ، آش گوجه، آش آلو، خورش آلواسفناج

سرخ کردنی ها ، فسنجان شیرین، کلّه پاچه، خوراک مغز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جابر جعفری